وقتی به شهریور ماه نزدیک میشویم، اولین چیزی که ذهنمان را به خود مشغول میکند، شروع سال تحصیلی جدید است. در این ماه تعداد زیادی از خانوادهها درگیر خرید مایحتاج برای فرزندان دانشآموز خود، برای شروع کلاس درس هستند.
این روزها بحران اقتصادی در ایران تمام لایههای طبقاتی جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است، به نحوی که بخش آموزش و پرورش نیز از این ماجرا مستثنی نیست. با این که هنوز یک ماه به شروع سال تحصیلی جدید در ایران باقی مانده است، اما بسیاری از خانوادهها در جریان خرید مایحتاج فرزندانشان با مشکل روبهرو شدهاند. بسیاری از کارشناسان اقتصادی، بحران تورم را بر روی نوشتافزار و وسایل مدرسه دو تا سه برابر خواندهاند، چنان که اگر در سال گذشته یک دفتر ۱۰۰ برگ ۸ هزار تومان قیمت داشت، امسال خانوادهها باید برای خرید همان دفترچه نزدیک به ۱۵هزار تومان هزینه کنند.
ماجرای تورم و اقتصاد بیمار در کشوری چون ایران که سایه تحریمها نیز در آن نقش مهمی ایفا میکند، زمانی در بحث آموزش پررنگتر میشود که بر اساس آمارها، با گران شدن هزینههای تحصیل، ثبتنام دانشآموزان برای ادامه تحصیل در مناطق محروم نیز کاهش یافته است. یکی از آسیبهای اجتماعی که این ماجرا بر جامعه خواهد داشت، ترک تحصیل در مقاطع مختلف در شهرهای کوچک و حاشیه است. خانوادههای تنگدست، روانه کردن فرزندانشان به دنبال کار را نسبت به ادامه تحصیل، ارجح میدانند. اما نکته اینجاست که دختران نوجوان و جوان با این بحران پیش رو، در کجای ماجرا قرار دارند؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
متاسفانه خبرها چندان خوشایند نیست. تحقیقات در شهرهای کوچک و در حاشیهنشینها نشان میدهد که بسیاری از خانوادهها به علت بالا رفتن هزینه آموزش، در درجه نخست ترجیح میدهند که دخترانشان از ادامه تحصیل بازمانند، و بدینسان، وضعیت بد اقتصادی، دامن دختران دانشآموز را زودتر از پسران میگیرد.
در گزارشی که خبرگزاری برنا به نقل از مهدی بهلولی، کارشناس آموزش، منتشر کرده است، به همین موضوع اشاره میشود. او مدعی است: «امروزه باید پذیرفت که آموزش هزینه دارد و در مقابل باقی هزینهها بیشتر خودنمایی میکند و بسیاری از افراد نمیتوانند از پس این مخارج با وجود چندین فرزند که دانشآموز هستند، برآیند و آن را تامین کنند، پس سعی میکنند که بیشتر فرزندان خود را به مباحثی که درآمد ملاک اصلی آن است، سوق دهند. باید دانست در مناطق حاشیهای شهر، آسیبهای اجتماعی به وفور یافت میشود و ما نباید بگذاریم بهتعداد این آسیبها افزوده شود. اما متاسفانه باوجود این هزینهها و بازماندن بسیاری از دانشآموزان از تحصیل، آسیبهای بعدی شکل میگیرد».
باید توجه داشت که این معضل فقط در شهرهای کوچک و حاشیهای نیست، بلکه ماجرای مدرسههای «لاکچری» در پایتخت و شهرهای بزرگ از یک سو، و هزینههای زیادی که مدارس دولتی و غیردولتی از خانوادهها دریافت میکنند از سوی دیگر، نگرانیهای بسیاری ایجاد کرده است. چندی پیش، علیرضا سلیمی، نماینده مجلس، با اشاره به این ماجرا خواهان برخورد جدی دولت و دستگاههای ذیربط شد و آمار و ارقامی نجومی برای یک سال تحصیلی در مدارس «لاکچری» ارائه داد. بر آن مبنا، مدارس برای بردن دانش آموزان به فرانسه و سوئد هزینههای گزافی را از خانوادهها دریافت میکنند. نبود عدالت اجتماعی، عدم نظارت دقیق و همه جانبه دولت و وزارت آموزش و پرورش، نداشتن یک تعرفه ثابت برای هزینههایی که مدارس دولتی و غیردولتی دریافت میکنند، از جمله مباحثی است که هر ساله خانوادهها را به اعتراضهای جمعی در مقابل ارگانهای مربوطه کشانده است، و تقریبا همواره بیپاسخ باقی مانده است.
اقتصاد بیمار و دخترانی که از تحصیل باز میمانند
ماجرای رفتن یا نرفتن دختران به مدرسه و ادامه تحصیل، چندان از حافظه تاریخی ما دور نیست. شاید خیلی از مادران ما که اکنون در سن بازنشستگی بهسر میبرند، در تعریف خاطرات خود برای ما گفته باشند که آرزوی رفتن به دبیرستان یا دانشگاه را داشتهاند، اما به علت فضای موجود در جامعه، عوامل فرهنگی یا سنتهای دست و پاگیر خانوادگی، از ادامه تحصیل بازماندهاند. اکنون نیز، با گذشت سالها از آن دوران، ایران، در شرایطی که گرانی و تورم سطح زندگی عمومی مردم، بهویژه قشر متوسط و پایین جامعه را تا حدی پایین آورده است که برخی برای تهیه شام شب نیز با مشکل روبهرو هستند، بحث ترک تحصیل، بهویژه برای دختران، ماجرای نگران کنندهای شده است و توجه بسیاری از کارشناسان آموزش را به خود جلب کرده است.
این فاجعه به تهران محدود نیست و هرچه از پایتخت دورتر میشوید، وضعیت اسفبارتر نیز میشود. در اوایل سال جاری، سرپرست وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که ۲۴ درصد از بازماندگان از تحصیل در مناطق محروم هستند. باید دید چند درصد از این آمار را دختران محروم از تحصیلی تشکیل میدهند که در چنگان بحران اقتصادی موجود، متاسفانه تعدادشان رو به افزایش است.